Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-28@13:25:20 GMT

برزو ارجمند، خسرو شکیبایی و ماجرای یک بدشانسی

تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۱۲۴۰۷

برزو ارجمند، خسرو شکیبایی و ماجرای یک بدشانسی

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ارجمند که مهمان برنامه «پنجشنبه جمعه» رادیو ایران بود، در بخشی از صحبت‌هایش گفت: سال‌هاست که مثل قدیم ساز نمی‌زنم. زمانی که استاد امرالله احمدجو داشت سریال«تفنگ سرپر» را می‌ساخت یک شب مهمان پدرم در میمه بودم. آقای شکیبایی خدابیامرز هم بود. ساز زدیم و خواندیم و حال کردیم. آخر شب ساعت یک عمو خسرو رفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ساعت هفت صبح دیدم موبایلم زنگ می‌خورد و خیلی هم ترسیدم. گوشی را برداشتم دیدم عمو خسرو است. گفت یک دقیقه بیا در خانه من در میمه. رفتم و یک ترانه به من داد. این ترانه‌ای که در برنامه اجرا می‌کنم متعلق به مرحوم خسرو شکیبایی است و همان ترانه است. خیلی عجیب است من و عمو خسرو در یک روز به دنیا آمده‌ایم. سه چهار سال جشن‌های تولدم با عموخسرو یکی بود. خدا را شاکرم. این یکی از افتخارات زندگی من است. عمو خسرو اگر اشتباه نکنم جمعه یا شنبه فوت شد. قرار بود دوشنبه با هم برویم در استودیو دکلمه این کار را ضبط کنند که از کم شانسی من این اتفاق نیفتاد.

او افزود: برای خوانندگی کمی باید وقت گذاشت. برای اینکه بتوانی کار خوبی انجام بدهی باید سطح معلومات و علمت را بالا ببری. من متاسفانه از تایمی به بعد این وقت را برای خودم در موسیقی نگذاشتم. این را برای اولین بار در برنامه شما می‌گویم. سال گذشته چهار ماه در جزیره هرمز بودم و آنجا کار می‌کردم. خیلی خسته شده بودم. رفیق شفیقم رضا صادقی با من در تماس بود. مدام زنگ می‌زد و تلاش می‌کرد حوصله من سر نرود. یک شب به من گفت واتس‌اپت را چک کن. بعد دیدم ترانه‌ای برایم فرستاده است. ترانه‌ای که خود رضا صادقی آن را نوشته است. خدا را شکر ضبط این ترانه نزدیک به دو ماه پیش تمام شد و می‌خواهیم کلیپش را بسازیم. به احتمال قوی در ۱۴ مرداد که تولد پدرم است منتشرش می‌کنم. یکی از چیزهای دیگری که در ویکی پدیا نوشته شده است این است که تولد پدرم را ۲۵ مهر نوشته است. البته تاریخ تولد شناسنامه‌ای این است. اما پدر متولد ۱۴ مرداد است.  

او در ادامه درباره تجربه حضور در جزیره هرمز گفت: بیشتر از جادوی هرمز دریا من را گرفت. دو هفته اول روی لنج کار می کردیم و من اصلا تجربه‌اش را نداشتم. باور کن تا یک ماه سرم را که روی بالش می گذاشتم تاب می‌خوردم. بعد فهمیدم وقتی روی لنج هستی نباید جلو را نگاه کنی. باید افق را نگاه کنی. هرمز واقعا جادویی است. من چهار ماه آنجا بودم و سه ماه اصلا ماشین سوار نشدم و یک دوچرخه داشتم که سوار می‌شدم. جزیره جای این را دارد که بیشتر به آن توجه شود. یکی از زیباترین جزایر دنیا است. یکسری رنگ‌ها را در این جزیره می‌بینی که تا به حال ندیده‌ای. یک قرمز و نارنجی در هرمز دیدم که تا به حال ندیده بودم. خاکش خوراکی است و روی نان می‌پاشند. مردمان درجه یکی دارد.

برزو ارجمند گفت: من غذای دریایی نمی‌توانستم بخورم. آلرژی دارم. اگر در هفته چندبار بخورم فشارم می‌افتد. ماهی دودی نمی توانم بخورم. خانمی آنجا بود که به نان و نمکی که خوردیم تا آخر کار دنبالش گشتم و ندیدیمش. این بنده خدا هفته‌ای دوبار برای من غذا می‌فرستاد. از یک نفر از بچه های گروه شنیده بود فلانی ماهی نمی تواند بخورد. برایم خورشت بادمجان و قورمه سبزی می‌فرستاد. باورت می شود من تا آخرش او را ندیدم که حتی تشکر کنم.

او در پایان افزود: مگس و زباله در این جزیره آزار دهنده است که البته حاصل رفت و آمد گردشگران به آنجا است. هر چهار روز یک‌بار زباله ها جمع می‌شود. مگر آنجا چند نفر جمعیت دارد.

«پنجشنبه جمعه» با اجرای منصور ضابطیان و به تهیه‌کنندگی زهرا قائدی هر هفته پنجشنبه و جمعه ساعت ۲۲ همزمان با پخش صوتی از رادیو ایران به صورت تصویری نیز از سایت این شبکه رادیویی پخش می شود.

۲۴۱۲۴۱

کد خبر 1406374

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: خسرو شکیبایی بازیگران سینما و تلویزیون ایران موسیقی عمو خسرو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۱۲۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از اینجا رانده و از آنجا مانده

مهاجرت یکی از موضوعاتی است که در خانواده فرهنگ و سینما حواشی ایجاد کرده و باید گفت که بسیاری از آن‌ها به‌دلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفته‌اند و به سختی می‌توانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند که این امر نتیجه‌ای جز پشیمانی برای آن‌ها ندارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خودم بودم که به همه چیز پشت پا زدم، من سال‌ها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را می‌دانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بین‌المللی فجر بودم و این چیزیست که نمی‌توانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبت‌های اشکان خطیبی بازیگر سینما است که سال گذشته از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.

وی به تازگی در مصاحبه‌ای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی می‌توانند مهاجرت کنند در حالی که این‌طور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همه‌چیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم‌، هر روز که بیدار می‌شوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، در کنار اینکه نمی‌توانم جسم و ذهنم را برای کار کردن آماده کنم باید در این فکر باشم که شغل دیگری در کنار کارم انتخاب کنم تا بتوانم هزینه‌های زندگی‌ام را تأمین کنم‌؛ به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام می‌دهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛ این ارتقا مشخصاً اتفاق نیفتاده و بدتر هم شده، دلیل این اتفاق هم این است که نزدیک به شش سال است که به‌عنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفته‌ام»

خطیبی بیان کرده است «شرایط واقعاً سخت است، عمر بسیار کوتاه است و بهایی که من در این برهه از زندگی‌ام دادم بهای بسیار سنگینی بود که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها تمام شد؛ من خانواده‌ام را از دست دادم، اصلاً دوست نداشتم وقتی انتخاب الآنم را در کفه ترازو با گذشته قرار می‌دهم آنچه در گذشته داشتم سنگین‌تر شود. ما باید یاد بگیریم به اشتباهمان اذعان کنیم هرچند این این اتفاق به روند اجتماعی مربوط می‌شد که من هم بخشی از آن بودم.»

خانه امنی که بر سر کاسبان خون مردم آوار شد

مهاجرت هنرمندان یکی از موضوعاتی است که در سال‌های اخیر در خانواده بزرگ فرهنگ و سینما ایران حواشی ایجاد کرده است؛ کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، کانادا، دبی، هلند و آلمان مقصد اصلی بازیگرانی است که قصد مهاجرت از ایران را دارند اما باید گفت که بسیاری از آن‌ها به‌دلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفته‌اند به سختی می‌توانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند.

یکی از واضح‌ترین مصادیق این امر را می‌توان لغو برگزاری تئاتر «خانه امن» در نیویورک بیان کرد؛ بیست‌ویکم اکتبر سال ۲۰۲۳( مهر ۱۴۰۲) قرار بود این نمایش در سالن تیلس سنتر نیویورک با بازی حمید فرخ‌نژاد، مهناز افشار، برزو اجمند و… به روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشر شده با خالی ماندن ۸۵ درصد از صندلی‌های صحنه، تیکت‌مستر که متولی فروش بلیت این برنامه بود، به دلیل کم بودن استقبال نمایش این نمایش خبر از لغو آن داد و اعلام کرد «این رویداد کنسل شده، لازم نیست شما کاری انجام دهید، خودمان پول شما را برمی‌گردانیم.»

روایتی از چهره‌های غمگین تورنتو!

یکی دیگر از این مصادیق، ارژنگ امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشگی ایرانی بود که پیش‌تر در آثار مرضیه برومند، اخراجی‌ها و شام عروسی هنرنمایی کرده بود و تازگی به تورنتو کانادا مهاجرت کرده است؛ ویدئویی که این طنزپرداز ایرانی اخیراً از وضعیتش در تورنتو خبر می‌دهد مورد توجه کاربران در شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است؛ وی در این ویدئو به بررسی هزینه‌های زندگی و شرایط سخت زندگی‌اش در تورنتو می‌گوید: از صبح تا حوالی پنج و شش بعد از ظهر کار می‌کنم و ماهانه سه هزار دلار درآمد دارم؛ اگر بخواهم خانه‌ی دو خوابه ای اجاره کنم تمام ۳۰۰۰ دلار را برای اجاره‌ی آن باید بپردازم، یک خانه تک خوابه در مکان معمولی شهر ماهانه ۲۴۰۰ دلار اجاره دارد.

این بازیگر ادامه می‌دهد: نمی‌توانم در تورنتو خودرو شخصی داشته باشم و حمل و نقل عمومی ماهانه ۱۰۰ دلار از درآمدم را به خود اختصاص می‌دهد، همچنین با محاسبات دیگر و اظهاراتی که در مورد هزینه قبض‌ها، تفریحات حداقلی و خوراک انجام می‌دهد به مخاطبین می‌گوید که شرایط زندگی‌اش در تورنتو با دشواری‌های جدی همراه است.

امیرفضلی در پایان اذعان می‌کند: بسیاری از افرادی که مهاجرت می‌کنند چاره‌ای ندارند جز اینکه بگویند خیلی خوشبختند و اینجا همه امکانات در دسترس است اما خیابان‌های اینجا مانند ایران است، بعضی آدم‌ها چهره‌ی شادی دارند و بعضی دیگر غمگینند هرچند به نظر می‌رسد تعداد آدم‌های غمگین در خیابان‌های ایران بیشتر باشد اما اخیراً به خاطر افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها در کانادا تعداد چهره‌های غمگین در خیابان‌های تورنتو هم بیشتر شده است.

از نقش‌آفرینی در مختار تا راننده آمبولانس در کانادا

از دیگر هنرمندان نام‌آشنایی که مهاجرت مهر پایانی به کارنامه حرفه‌ایشان در ایران بود می‌توان شبنم فرشادجو، ویشکا آسایش، فریبرز عرب‌نیا، لیلی رشیدی و پرستو صالحی را نام برد؛ شبنم فرشاد جو که پیش از این لوح تقدیر بهترین بازیگر زن در جشنواره فجر و تندیس بهترین کارگردانی را در پنجمین دوره جشنواره تئاتر بانوان دریافت کرده بود هم اکنون در تورنتو کانادا به برگزاری کلاس‌های بازیگری مشغول است.

ویشکا آسایش که خیلی‌ها از را با بازی درخشانش در سریال «امام علی (ع)» و نقش خانم دارابی در «ورود آقایان ممنوع» می‌شناختند هم اکنون در پاریس ویدئو هایی هنگام ورزش و کوهنوردی از خود منتشر می‌کند و به کار رو به روی دوربین علاقه‌ای نشان نمی‌دهد.

فریبرز عرب‌نیا بازیگر نقش مختار در سریال «مختار نامه» و بازیگر نقش شهید چمران در سینمایی «چ» در صفحه شخصی‌اش خود را با افتخار راننده بیماران در کانادا معرفی می‌کند؛ لیلی رشیدی هنرمند سینما و تلویزیون به برگزاری کلاس بازیگری برای کودکان در دبی می‌پردازد و پرستو صالحی در ویدئویی که از خود منتشر کرده به دلتنگی و ابراز علاقه به بازگشت به ایران می‌پردازد و می‌گوید که تنهایی و غربت دیگر برایش قابل تحمل نیست‌.

دیدن اتفاقاتی از این دست و شرایط سخت زندگی برای هنرمندانی که سال‌ها در ایران شریک خاطره‌های مردم و پازلی از پیکره‌ی فرهنگ ایرانی_اسلامی کشورمان بوده‌اند، اندوه بار است؛ به نظر می‌رسد برای شکوفایی درخت باطن هر هنرمندی هیچ خاکی همانند خاک کشورش نیست؛ به همین دلیل است که بهتر است هنرمندان در میهن خود به تولید و آفرینش آثار هنری دست بزنند و با افزایش بصیرت و بینش خود مرعوب و مجذوب وعده‌های پوشالی خارج‌نشینان نشوند.

همچنین می‌توان از مدیران فرهنگی تقاضا داشت که با انعکاس حقیقت مهاجرت هنرمندان سبب دامن زدن به این اشتباه جبران ناشدنی در حوزه‌ی فرهنگ نشوند و با تبیین تبلیغات مخرب و دروغ پردازی‌های رسانه‌ای معاندان از جناح‌گیری غیر اندیشه ورزانه و اقدامات لحظه‌ای و احساسی هنرمندان که ضربه‌ی سنگینی به خود ایشان و فرهنگ و سینمای کشور وارد می‌آید جلوگیری کنند چرا که بیان چنین مصادیق و آینده‌ای برای این افراد غیرقابل پیش‌بینی نبود و پیش از این نیز شاهد چنین مواردی بودیم، بازیگرانی که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند و در نهایت موردی جز پیشمانی برای آن‌ها باقی نماند.

کد خبر 748608

دیگر خبرها

  • از اینجا رانده و از آنجا مانده
  • تفکیک امتیازات 5 مربی در تیم خبرساز
  • رسانه عبری: عملیات رفح یک اشتباه است
  • محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
  • ماجرای بازیگرانی که مهاجرت کردند | وضعیت رفتگان اغتشاشات ؛ از تاکسی اینترنتی تا بازی تنها در حد چند دقیقه رقص!
  • آخر بدشانسی: دومین تلفات بایرن برای بازی با رئال
  • معرفی پنجمین سرمربی فصل تیم پرحاشیه!
  • از بارسلونا و رئال‌مادرید پیشنهاد نداشتی؟ | احتمالا لوگوی سیتی را تغییر می دادی!
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • ناراحتی سپاهانی‌ها از موضع‌گیری جدید در آنتن